تا زمانی که هنرمندانی مانند هنری تیلور در اطراف هستند، نقاشی در خطر مرگ کمی است. این به این دلیل است که تیلور، مانند بسیاری از هنرمندان بزرگ، رسانه را برای اهداف خود دوباره اختراع کرد و آن را با نیازهای خاص خود تطبیق داد.
به نظر می رسد این نیازها پیچیده، جامع و به طور استثنایی همدلانه هستند. آنها آثاری از یک هنرمند جاه طلب درباره زندگی سیاه پوستان در آمریکا هستند که از زندگی خود او شروع می شود و به خانواده، دوستان و هنرمندان همکارش (بعضی از آنها سفیدپوست) و همچنین چهره های سیاهپوست گسترش می یابد. از سیاست و فرهنگ و مسائل جاری مانند حبس و خشونت نژادی.
در «هنری تیلور: بی ساید»، یک نظرسنجی هیجانانگیز در موزه ویتنی، نقاشیهای هنرمندی را میبینید که دختر شیرخوارش را تماشا میکند. باراک و میشل اوباما راحت روی کاناپه نشسته اند. فیلاندو کاستیل در اتومبیل خود پس از شلیک پلیس مینیاپولیس جان خود را از دست داد. سلف پرتره در نیمرخ با لباس سلطنتی، بر اساس پرتره قرن شانزدهمی از پادشاه هنری پنجم. و چاک بری بزرگ برای گروهی از نوجوانان سفیدپوست که کمی گیج به نظر می رسند اجرا می کند.
یکی از محبوبترین نقاشیهای نمایش «هامونز با کفتار در تعطیلات ملاقات میکند» (2016) است. این عکس پاک نشدنی هنرمند دیوید هامونز را در حال فروش گلوله های برفی در Bowery، اجرای 1983، به یادگار می گذارد. اما تیلور هامونز را قابل توجهتر میکند و هامونز را به ریشههای نمادین خود بازمیگرداند – در مقابل نمای فلش قرمز مسجد بزرگ در جنه، مالی – با حنای پوزخندی در آن نزدیکی. او بیهودگی گلوله های برفی در آفریقا را درک می کند.
همه این تصاویر از نقاشی تیلور، که به طرز شگفت انگیزی واضح و مستقیم هستند، قدرت می گیرند. این کار در کاشیهای رنگی نابرابر و درگیریهای قلمزنی ادامه مییابد و مفاهیم سنتی پایان و زیبایی را کنار میزند. چیزی از سختیهایی که سرنشینان آن در این کشور با آن مواجه هستند و انعطافپذیری ناشی از آن را نشان میدهد. رنگ تیلور نیز چهره های او را به خوبی نشان می دهد. مانند چشمان خیره و اغلب غیرمشابه آنها. آنها پیشنهاد می کنند که یک ارتباط قوی بین هنرمند و موضوع او وجود دارد، که رنگ مانند یک لوله است. اما اگر نمای بیرونی خشن باشد، به مراقبان آن یک فضای داخلی کاملاً توسعه یافته داده می شود که نیاز به ظرافت دارد و مدام به بیان خود و احساسات پشت سر آنها فکر می کند.
ویرایش شده توسط بنت سیمپسون، که نمایش را به صورت موضوعی در موزه هنرهای مدرن در لس آنجلس (جایی که او سرپرست اصلی آن است) سازماندهی کرد، کاتالوگ شگفت انگیز نمایش بیشتر توسط هنرمندان، شاعران یا شاعران هنرمند نوشته شده است. والتر پرایس، با الهام از مثال تیلور، شعری درباره اولین تاثیرات خود نوشت: “هر نقاشی تهاجمی، سریع، جسورانه / مرا هل داد.”
ایستگاه ویتنی اثر هنری تیلور دارای بیش از 70 نقاشی از سالهای 1991 تا 2022 است که توسط کیوریتور کهنهکار باربارا هاسکل مدیریت میشود. او با متمرکز کردن گروههای موضوعی سیمپسونها در گالریهای مجزا، نمایش را کمی بزرگتر کرد و به هرکدام تغییری مشخص در موضوع و حالت داد.
“سمت B” در عنوان نمایش به این معنی است که ما نیمه کمتر شناخته شده، کمتر محبوب و شاید تجربی تر کار او را می بینیم، نه سمت A (آهنگ موفق روی وینیل)، این A. – در تمام طول مسیر. پایین.
سه نقاشی اول نمایش به مضامین برجسته تیلور – خانواده، موفقیت و مبارزه برای عدالت اجتماعی – و همچنین حس فوقالعاده رنگ او اشاره میکنند. (نقاشیهای او هر چه طولانیتر به آنها نگاه کنید رنگارنگتر میشوند.) Gettin It Done (2016) بر پویایی خانواده تمرکز دارد و بر روی زنی تمرکز دارد که از سشوار روی قیطانهای یک خویشاوند مرد جوان و به ظاهر خستهشده استفاده میکند. تصویر کیفیتی آرام و آرام دارد که گویی هر دو نشسته ترجیح می دهند کار دیگری انجام دهند.
“See Alice Jump” (2011) آسمان آبی روشن را به نمایش میگذارد که معمولی یک کالای اصلی تیلور است، اما عمدتاً برتری سیاهپوستان را تجلیل میکند. این جایزه به آلیس کوچمن افتخار می کند که در المپیک 1948 لندن مدال طلا را به دست آورد و برای اولین بار در بین زنان سیاه پوست رکورد پرش ارتفاع را به نام خود ثبت کرد. در اینجا، او یونیفرم پیست موسسه آلما ماتر تاسکگی را می پوشد و خانه را ترک می کند تا بر فراز برخی ساختمان های غیر معمول پرواز کند.
بدون عنوان (2016-22)، سومین مورد از این مدخل، حول یک تاریخ میچرخد: مردی با لباس تیره، توپ فوتبال را بالای سرش در محیطی پارک مانند پرتاب میکند که سبز تیره و بالشتکی بر آن غالب است (یکی دیگر از کالاهای اصلی تیلور). چهار پسر پراکنده این مرد، همانطور که برچسب تأیید می کند، کشیش دکتر. این مارتین لوتر کینگ است. اما سه مرد سفیدپوست، احتمالاً رانندهها، از دور تماشا میکنند، و پیشنمایشهایی در پیشزمینه وجود دارد: سایهها چهره پسرها را مخدوش میکنند و باعث میشوند که آنها زودتر از موعد زخمی شوند، حتی یک چشم. از دیگر پرتره های سیاسی می توان به اوباماها اشاره کرد. “هوی نیوتن” (2007)،و «الدریج کلیور» (2007)، نویسنده جیوهآلود «شبح روی یخ» را نشان میدهد که به شکل نیم رخ در فضای داخلی نشسته است. کل صحنه الهام گرفته شده از پرتره جیمز مک نیل ویسلر از مادر بداخلاقش بود.
تیلور از سال 1984 تا 1995 در کالج اجتماعی آکسنارد و مؤسسه هنرهای کالیفرنیا در رشته هنر تحصیل کرد و در سال 1995 مدرک BFA را دریافت کرد، جایی که در بیمارستان روانی ایالتی کاماریلو کار کرد، جایی که 19 پرتره از بیماران نیز به نمایش گذاشته شده است. برخی از اینها اولین آثار بازمانده او هستند، و در حالی که برخی از آنها ناقص به نظر می رسد، همه آنها حساسیت تیلور به فضای داخلی را نشان می دهند.
گشتهایی در آثار سهبعدی وجود دارد که تیلور هرگز انگیزهای برای دنبال کردن آنها نداشت: در مرکز نمایش، اینستالیشن بزرگ برای ادای احترام به پلنگهای سیاه، با مانکنهای متعدد با کتهای چرمی مشکی قرار دارد. دلگرم کننده و درعین حال تحسین برانگیز است، اما آموزشی است و جایگزینی برای هنر نیست. سه مجسمه شیء یافت شده در اینجا تقریباً می توانستند توسط هرکسی ساخته شده باشند. مجسمه چهارم استثناست و در واقع انجام داد: درخت کارتونی بلندی که تنه آن از نوارهای پوست چسبیده کوتاه تشکیل شده است.
اما بهترین تکانههای تیلور پاسخدهندههای دوبعدی هستند، مانند یک بوم سیاه ساده و بدون تاریخ که روی سفید با عبارت «سیاهها در لس آنجلس صدمه میزنند» نقاشی شده است، که در زیر آن، شکل قهوهای ممکن است شکلی باشد که روی زمین افتاده است. ، یا زخمی یا غمگین یا امتیاز بزرگ نمایش ویتنی: یک نقاشی دیواری گسترده و عمدتاً زغالی که تیلور چند روز قبل از افتتاح نمایشگاه بداهه ساخت.
با استفاده از تصویر دیگری از مسجد بزرگ جننه، سفر اجباری بسیاری از آفریقایی ها از سرزمین هایشان به مزارع جنوب را به وضوح به تصویر می کشد. سپس مهاجرت بزرگی است که پس از جنگ جهانی اول آغاز شد. یک اشاره گذرا (در یک صحنه کوچک جذاب) به “خانه مادر بزرگ” در ناپل، تگزاس است، جایی که والدین تیلور در دهه 1950 به آکسنارد، کالیفرنیا نقل مکان کردند. در پایان، شیکاگو و ویتنی هیوستون به عنوان فرشته بزرگ رئیس حضور دارند. در اینجا قطع شده، جریان آگاهی کامل است. این قطعه ای از تاریخ است که همه آمریکایی ها باید آن را از روی قلب بدانند.
در گالری پرتره ها و صحنه های خانوادگی، ستایش نسلی “لباس، نه من” (2011) – داستان کوتاه واقعی – آشنا برای مادران و دختران را از دست ندهید. زنی شبیه مادربزرگ را نشان می دهد که با لباسی زیبا و سفید در همان نزدیکی ایستاده است و به سختی در اتاق نشیمن ایستاده است. زبان بدن عالیه پیرزن به آرامی دستانش را فشار می دهد و لباس را بررسی می کند. پالت کار از قهوهای، oxbloods، سفید و آبی روشن، نمونهای از رنگ عجیب و غریب تیلور است.
در یک گالری بزرگ که بر نژادپرستی و حبس تمرکز دارد، «بدون نیاز به شلیک اخطار» نقاشی دیواری وهمآور تیلور است که عمدتاً قهوهای و خاکستری است. بعداً استنلی توکی ویلیامز عضلانی، یکی از بنیانگذاران باند خیابانی بدنام لس آنجلس، کریپس، که با زندگی گروهی مخالف بود، نمایش داده شد. پس از بیش از دو دهه محکومیت اعدام، او به جرم قتل اعدام شد. با حروف شابلون غولپیکر عنوان ترسناک نقاشی، که نوعی حکم اعدام است، نیمه پنهان شده است.
در دومین گالری بزرگ نمایش، پرترهها و نقاشیهای تیلور از افرادی که از همسایگی میشناخت، یکی از قویترین آنهاست که شخصیت مرموز «فتی» (2006) را به تصویر میکشد. مردی باشکوه و باوقار را با پیراهنی سبز و سفید با ظاهری ثروتمند نشان می دهد که به ظاهر در خیابان ایستاده است. پشت سر او دو دنیای متفاوت وجود دارد: یک خواربارفروشی سفید بزرگ و یک صحنه کوچک از یک خانه ییلاقی عالی با مردی که در حیاط ایستاده است. نگاه غیرقابل درک فیتی بیشتر با تکه های کوچک نوار آبی انجام می شود، مانند یک تکه دزدان دریایی که چشم راست او را می پوشاند. چشم چپش طوری به ما نگاه می کند که انگار قوطی آبجو را با یک دستش له می کند.
همچنین در این گالری 37 جعبه کوچک گسو (بیشتر برای سیگار و غلات) وجود دارد که تیلور روی آنها کلمات و تصاویر فیگوراتیو نقاشی کرده است. آنها بین دو و سه بعد تمایز قائل شدند و در عین حال این تصور را ایجاد کردند که همیشه باید کار کند و کاری را انجام دهد. «از من متنفر باش» علوفه یک جعبه کوچک می شود. “می بینی، داری وقت تلف می کنی.” هر کار دیگری که انجام می دهد، نفرت اول متنفر را مسموم می کند.
هنری تیلور اغلب یک نقاش فیگوراتیو نامیده می شود. اما رئالیست برچسب مناسب تری به نظر می رسد. با شروع از واقعیت رنگ، به همه جا می رسد، هر چیزی را که به آن علاقه دارد را می کشد. هنر او به طور کلی زندگینامه ای است، آنقدر گسترده است که تقریباً آن را فراموش می کنید. منطقی به نظر می رسد که او اینقدر دیر – در 30 سالگی – به نقاشی روی آورد. قبل از آن، او احتمالاً آنقدر از زندگی ندیده بود که آن را بکشد.
هنری تیلور: طرف B
در موزه هنر آمریکایی ویتنی، 99 خیابان گانسوورت، منهتن، تا 28 ژانویه 2024؛ (212) 570-3600، whitney.org.