قبل از میلیونها بازدید، تمسخر متعاقب آن و در نهایت عذرخواهی جدی، آسوشیتدپرس استایلبوک عملاً در توییت هفته گذشته خود، نیت خوبی داشت:
توصیه میکنیم از برچسبهای عمومی و غالباً غیرانسانی مانند افراد فقیر، بیماران روانی، فرانسویها، معلولان، تحصیلکردههای دانشگاهی خودداری کنید.»
“فرانسوی”؟
زوت آلورس! نتیجه موجی از حدسهای تمسخرآمیز در مورد چگونگی ارجاع حساس به مردم فرانسوی بود. سفارت فرانسه در ایالات متحده پیشنهاد تغییر نام آن به “سفارت فرانسه” را داد.
AP Stylebook توییت خود را حذف کرد، نقل قول “اشاره ای نامناسب به فرانسوی ها.” اما این توصیه دوچندان شد که مردم از اصطلاحات کلی با “the” مانند “فقیر، بیمار روانی، ثروتمند، معلول، تحصیلکرده دانشگاهی” اجتناب کنند.
برای من واضح نیست که «تحصیلکردههای دانشگاهی» برچسبی است که مردم را از انسانیت خارج میکند. حدس می زنم جورج سانتوس آرزو می کرد که ای کاش در آن دسته قرار می گرفت.
شکاف بر سر زبان فرانسوی بر پروژه در حال انجام تجدید نظر در اصطلاحات به شیوههایی تاکید میکند که قرار است فراگیرتر باشد – اما من میترسم که نتیجه معکوس داشته باشد و در نهایت باعث تمسخر و قدرت بخشیدن به حق شود.
لاتین به لاتینکس. زنان به افراد دارای رحم. بی خانمان به بی خانمان. LGBT به LGBTQIA2S+. شیردهی به شیردهی. آمریکایی آسیایی به AAPI جنایت سابق به شهروند بازگشتی. طرفدار انتخاب طرفدار تصمیم. من در دنیای کلمات ساکن هستم و حتی کمی سرگیجه دارم.
در مورد دوستان من که بی خانمان هستند، چیزی که آنها آرزوی آن را دارند این نیست که بی خانمان خوانده شوند. آنها مسکن می خواهند
نماینده ریچی تورس، نماینده دموکرات نیویورک که خود را آفریقایی-لاتینی معرفی می کند، خاطرنشان کرد که نظرسنجی پیو نشان داد که فقط 3 درصد از اسپانیایی ها خود از اصطلاح Latinx استفاده می کنند.
تورس به من گفت: “من هیچ اعتراض شخصی به اصطلاح “لاتینکس” ندارم و خودم از این اصطلاح قبل از مخاطبانی که آن را ترجیح می دهند استفاده خواهم کرد. اما جای سوال دارد که آیا استفاده گسترده از واژه لاتینکس هم در آمریکای دولتی و هم در شرکتهای بزرگ، قدرت تنظیم دستور کار چپهای سفیدپوست را به جای ترجیحات واقعی لاتینهای طبقه کارگر منعکس میکند.
به طور مشابه، اصطلاحاتی مانند BIPOC – برای سیاه پوستان، بومیان و افراد رنگین پوست – به نظر می رسد که عمدتاً توسط لیبرال های سفید استفاده می شود. یک نظرسنجی ملی برای تایمز نشان داد که دموکراتهای سفیدپوست بیش از دو برابر بیشتر از افراد غیرسفیدپوست نسبت به این اصطلاح احساس «بسیار مطلوب» دارند.
نگرانی مشروع برای مردان تراجنسیتی که دارای رحم هستند نیز منجر به ژیمناستیک زبانی برای اجتناب از کلمه “زن” شده است. در تلاشی برای فراگیر بودن، انجمن سرطان آمریکا غربالگری سرطان را برای «افراد دارای دهانه رحم» توصیه میکند، مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها راهنمایی «برای افراد شیرده» و کلینیک کلیولند توصیههایی را برای «افرادی که عادت ماهانه دارند» ارائه میدهد.
هدف این است که از انسانیت زدایی از کسی جلوگیری شود. اما برخی از زنان وقتی از آنها به عنوان “افراد در حال تولد” یاد می شود یا زمانی که The Lancet پوششی در مورد “بدن با واژن” داشت، احساس غیرانسانی بودن می کنند.
انجمن پزشکی آمریکا یک راهنمای 54 صفحه ای در مورد زبان به عنوان راهی برای رسیدگی به مشکلات اجتماعی ارائه کرده است – اوه، پیشنهاد می کند به جای آن از اصطلاح “بر اساس عدالت” “بی عدالتی اجتماعی” استفاده شود. AMA با اشاره به گروههای «آسیبپذیر» و «اقلیت کمنماینده» مخالفت میکند و در عوض گزینههایی مانند «مظلوم» و «اقلیت تاریخی» را توصیه میکند.
هوم اگر AMA واقعاً به پیامدهای «بر اساس عدالت» در ایالات متحده اهمیت می داد، می توانست به سادگی به مخالفت خود با مراقبت های بهداشتی تک پرداختی پایان دهد.
دکتر. ایروین ردلنر، رئیس بازنشسته صندوق سلامت کودکان و قهرمان مادامالعمر کودکان آسیبپذیر، به من گفت که تلاشهای زبانی منعکسکننده «لیبرالها برای ایجاد تعاریف و تقسیمبندی بیش از حد هستند» – و او نیز مانند من یک لیبرال است.
ردلنر گفت: «این در واقع به جای انجام یک کار مفید، شکاف ها را تشدید می کند، و فکر می کنم حق با اوست.
من همه طرفدار فراگیر بودن در زبان خود هستم و سعی میکنم از زبانی که انگ انگ میزند اجتناب کنم. اما من نگرانم که این کمپین زبانی به سه دلیل بیش از حد پیش رفته است.
اولاً، به نظر من بیشتر این تلاشها به جای محتوایی، اجرایی به نظر میرسند. به جای یک محرک برای عمل، به نظر می رسد جایگزینی برای آن باشد.
به هر حال، این شهرهای آبی در ساحل غربی هستند، جایی که آنهایی که در خیابانها هستند اغلب بهعنوان «افرادی که بیخانمانها را تجربه میکنند» توصیف میشوند، که برخی از بالاترین نرخهای بیخانمانی بدون سرپناه را دارند. در مورد نگرانی کمتر در مورد اصطلاحات و بیشتر در مورد منطقه بندی و سایر سیاست های مبتنی بر شواهد که در واقع مردم را به سمت مسکن سوق می دهد، چطور؟
دوم، وقتی از زبان واضح و واضح استفاده می کنیم، مشکلات راحت تر حل می شوند. توصیههای راهنمای سبک AMA برای بحث در مورد سلامت در عوض یک مدل لفظی از مبهمسازی، تحلیلهای بیمعنی و بیپرده است.
ثالثا، در حالی که این اصطلاح جدید به معنای فراگیر است، میلیون ها آمریکایی را گیج و بیگانه می کند. این یک گروه از نخبگان تحصیل کرده را ایجاد می کند که به اصطلاحاتی مانند BIPOC و AAPI مسلط هستند و یک گروه بزرگتر از رای دهندگان گیج و آزرده، شکاف بین لیبرال های تحصیل کرده و 62 درصد آمریکایی های 25 ساله یا بالاتر که فاقد مدرک لیسانس هستند را گسترش می دهد. – به همین دلیل است که جمهوری خواهانی مانند ران دیسانتیس همه چیز را بیدار کرده اند.
دیسانتیس، که به خود می بالد که «اواباش بیدار» را بیرون خواهد زد، وقتی مثلاً کلینیک کلیولند آناتومی را اینگونه توضیح می دهد، من را به عنوان یک ذینفع اصلی معرفی می کند: «چه کسی واژن دارد؟ افرادی که در بدو تولد به آنها زن اختصاص داده شده است (AFAB) واژن دارند.
بنابراین من می ترسم که انحرافات زبانی ما، هر چند با نیت خوب، در واقع به نابرابری های مأیوس کننده کشورمان یا دستیابی به رویاهای مترقی نمی پردازد، بلکه بیشتر سوختی برای رهبران دست راستی ایجاد می کند که قصد دارند کشور را در جهت مخالف ببرند.