داستان های عاشقانه کوچک: «مردانی که التماس کرده ام بمانند»

من و لورا پاییز 1960 را با شوخی در مورد انتخابات ریاست جمهوری آینده گذراندیم. هر دو دانشجوی سال اول در کالج لوتران تگزاس، متوجه شدیم که علاقه مشترکی به سیاست داریم، هرچند از طرف های مخالف. همانطور که به هم می زدیم و به هم می زدیم، دیدم که لورا درخشان، زیبا و مصمم است. دوستان مشترک ما گفتند که ما با هم هماهنگ نیستیم. اما من می دانستم که ما برای یکدیگر امکان پذیر هستیم و صبح روز نوامبر از آن مطمئن بودم. 9 هنگامی که در راه صبحانه بودم، صدای او را از گروهی از زنان شنیدم که گفت: “اوه نه، او آمد.” – جان کانوتسون

گزیده پست‌ها: 4 ترفند برای از بین بردن لکه های مبل از روی فرش و موکت

در دوران راهنمایی، مگان کاریکاتورهایی از پسرانی که به آنها علاقه داشتم می کشید و در راهرو به من می داد. در دانشگاه، او به تماس های تلفنی من در نیمه شب از فاصله 400 مایلی پاسخ داد. در حال حاضر، او باعث می شود من بخندم در حالی که ما FaceTime در سواحل مقابل. به مردانی که برای ماندنشان التماس کرده‌ام و بهانه‌هایشان برای نیاز به زمان و مکان فکر می‌کنم. من خودم را متقاعد می کنم که شاید مقدر نشده است عشقی پایدار داشته باشم. اما مگان بیش از یک دهه برای ترک و فاصله کافی برای ناپدید شدن زمان داشته است. من هرگز به او چیزی جز دائمی فکر نکرده ام. – ویکتوریا یانگ


قبل از اینکه تصمیم بگیرم برای همیشه بروم، ظروف سینک مزرعه شما را تمیز کردم. من همانجا ایستادم و تک تک وسایل را شستم. حتی آشفتگی هم اتاقی شما. به سالهای با هم بودن مان فکر کردم که چگونه مدام مرا ترک کردی و بعد خواستی که برگردم. بخشی از وجودم می خواست تو را تعقیب کند، می خواست مسواک خیس من را کنار مسواک تو بگذارم. اما بخش قوی‌تری از من نمی‌خواست که شما به خانه بیایید، به این آشفتگی که ما درست کردیم. پس ماندم تا سینک خالی شد. این عجیب ترین کاری است که قلب شکسته من تا به حال مرا مجبور به انجام آن کرده است. – آلیشیا کوک

“برای دخترت میخوای؟” یک کارگر نظرسنجی از من می پرسد و دیگری را پیشنهاد می کند “من رای دادم!” استیکر. این سومین بار است که همسرم را با دخترم اشتباه می گیرند، با وجود اینکه او از من بزرگتر است. او در سال 2020 به عنوان ترنس ظاهر شد، بنابراین عجیب و غریب بودن در جمع برای ما تازگی دارد. او می گوید مردم ممکن است احساس راحتی بیشتری داشته باشند که ما را به عنوان مادر و دختر ببینند تا عاشق. با این حال، من صورتم را از نظر چین و چروک بررسی می کنم، درست است. فرضیات آنها اعتماد به نفس مرا در هم می شکند. سخت ترین بخش انتقال او یاد نگرفتن دوست داشتن بدن جدیدش است. این به یاد آوردن دوست داشتن خودم است. – لورن روولو

Marisol Snow

خیلی پایین میاد کارآفرین حرفه ای. پیشگام بیکن. ادم شبکه های اجتماعی متعصب موسیقی هاردکور. پزشک اینترنت.

تماس با ما