در رفتن سبزی سیاه، کباب و خورشت، غذایی است که از هر وعده غذایی ایرانی جدا نیست. مشکل این است که روشن است. در مورد دوست عزیزمان باید بگوییم که این مقدس در زندگی حضور ابدی و ابدی دارد. در عرضی، عزا، ولیمه حاج آقا، پاگشای عروس خانم، نهار روز جمعه، کف زن مادر، و ردیف های نذری های پهن همیشه در میان یکدیگر بوده اند.
نادر میرزایی قاجار در کتاب «غذاهای ایرانی» در مورد خورشت قیمه نوشته است: می دانم که قبل از آن خورشیدی وجود نداشت. همه خوب و خوب هستند. خاتون جهان به من گفت و نوشت: چربی را باید با چاقو پاره کرد چون هتل است. پس آنها را در قابلمه سرخ کنید و وقتی گوشت تمیز شد و با روغن خوب سرخ شد، پیازها را هم داخل آن تفت دهید. وقتی پیاز و گوشت به اندازه کافی قرمز شد، نیمی از پوست را در آن سرخ می کنند و به اندازه ای آب می ریزند و منجمد می کنند تا سودای زعفران و داروها (ادویه ها) خوب بپزد و در روغن ننشیند.
چند عدد لیمو عمانی، چند عدد بادمجان و سیب زمینی سرخ شده هم به این دستور اضافه کردیم تا دنیا ما را به خوبی یاد کند.