آیا بانک های کشور با مشکل مواجه هستند و آیا اصلاحاتی لازم است؟ کاملاً بله، اما تنها بانک هایی که مشکل دارند، بانک های خصوصی هستند و آیا بانک خصوصی باید تعطیل شود؟ قطعا نه.
به گزارش دنیای اقتصاد، در ماههای اخیر برخی از مردم به این باور رسیدهاند که مشکلات اقتصادی کشور ناشی از فعالیت بانکهای خصوصی است و یا باید این بانکها منحل شوند یا دولت کنترل آن را در دست بگیرد. آنها کارشناسان تاکید می کنند که اگر تعدادی از بانک های خصوصی دچار مشکل شوند، نمی توان به دنبال تعطیلی بانک خصوصی در کشور بود.
نگهداری بانک ها یکی از مشکلات مهم اقتصاد ایران است که در ماه های اخیر مورد توجه بسیاری از رسانه ها قرار گرفته است. اما در فضای رسانه ای خاص تبلیغ می شود که مشکل بانکی کشور ناشی از بانک های خصوصی است. چند ماه پیش حمله ای به بانک های خصوصی سازماندهی شد و آنها در اثر فعالیت خود مشکل تورمی ایجاد کردند. این رویکرد مشکلات نظام بانکی کشور را کاملا بر دوش بانک های خصوصی قرار می دهد و به طور ضمنی یا آشکار از انحلال یا ملی شدن آنها حمایت می کند.
صرف نظر از انگیزههای غیراقتصادی مروجین این ایده، به نظر میرسد چنین رویکردی را میتوان منعکسکننده نگاهی غیرمنطقی و خلاف واقع به تجربیات ثبت شده در کشور و جهان ارزیابی کرد. نگاهی که تبلیغ می کند به نوعی وارد چاه شوید تا از آن خارج شوید. به نظر میرسد بانک مرکزی بهعنوان ناظر بر نظام بانکی نیازمند نظارت دقیقتری برای نظارت بر بانکهای نابسامان بانکهای دولتی و خصوصی در نظام بانکی کشور و اتخاذ تدابیر لازم است.
حمله خاموش
در ماه های اخیر مسائل مربوط به نظام بانکی کشور مورد توجه رسانه ها و مخاطبان قرار گرفته است. این موضوع یکی از مشکلات جدی اقتصاد ایران است. کل موضوع حساس نیست و هیچ نشانه جدی از رقابت سیاسی دیده نمی شود. مشکل از آنجا شروع می شود که همه مشکلات سیستم بانکی کشور به گردن بانک های خصوصی می افتند و نقش قوانین، سیاست سود، کاهش بدهی، نظارت بر فعالیت بانک ها و همچنین فعالیت های عمومی ضعیف است. بخش نادیده گرفته می شود. او چندی پیش هجمه رسانه ای ویژه ای را علیه بانک های خصوصی انجام داد و تلاش کرد بانک های خصوصی را عامل تورم بالای اقتصاد ایران معرفی کند.
به نظر می رسد این افراد نماینده افکاری هستند که آشکارا یا پنهان از انحلال یا ملی شدن بانک های خصوصی حمایت می کنند و مشکلات اقتصادی کشور را به فعالیت بانک های خصوصی نسبت می دهند. فارغ از علایق و انگیزه های مبلغانش، دیدگاهی که با نادیده گرفتن بسیاری از حقایق و تجربیات پیشین در کشور و جهان، راه چاه را به عنوان داروی سقوط در چاه ارائه می دهد. در واقع، در حالی که مالکیت بانک یک موضوع معتبر است، تمایز بین بانک های دولتی و خصوصی که سؤالات زیادی را ایجاد می کند، این مشکلات و سایر مشکلات بانکداری عمومی را نادیده می گیرد.
تعریف مجدد مشکل
شرکت به عنوان سازمانی تعریف می شود که هدف آن کسب سود است. به عبارت دیگر، معیار مشخص و شناخته شده ای از درست یا غلط بودن فعالیت شرکت وجود دارد و فعالیت مدیران و کارکنان آن با این شاخص سنجیده می شود. بانک ها از این شاخص مستثنی نیستند. به استثنای برخی از بانکهای توسعهای، هدف همه بانکها دستیابی به تراز مالی و سود مثبت است. بانک هایی که در گودال زیان قرار می گیرند تا زمانی که سطح زیان از سرمایه آنها تجاوز نکند مجاز به فعالیت خواهند بود. در غیر این صورت آن بانک ورشکسته تلقی شده و از ادامه فعالیت آن جلوگیری خواهد شد. نظام بانکی کشور در سالهای گذشته به دلایل مختلفی از جمله سوء مدیریت سیاسیون و اتخاذ تصمیمات مخربی مانند وام مسکن و تعیین سقف بالای نرخ سود اشیا، دچار رکود شده است. ورطه ناهماهنگی در این میان، برخی از بانک ها عملکرد بهتری دارند، در حالی که عملکرد برخی دیگر غیرقابل دفاع است. این نکته که صرف نظر از خصوصی یا دولتی بودن بانک ها معتبر است، باعث شده سطح زیان برخی بانک ها از سرمایه آنها فراتر رود و عملاً آنها را ورشکست کند.
اما تعلل سیاست گذار پولی در انجام وظایف و ممانعت از ادامه فعالیت این بانک ها مشکلات زیادی را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است که یکی از آن ها تورم و جهش های گاه به گاه در بازار دارایی است. به عبارت دیگر، عملکرد ضعیف چند بانک خصوصی را نمی توان به کل بانکداری خصوصی تعمیم داد و راه حل ناهماهنگی در شبکه بانکی باید بازتعریف و تعیین دقیق تر نقش بانک مرکزی به عنوان ناظر بانک باشد. جلوگیری از فعالیت مستمر بانکهایی که با زیان و ورشکستگی فعالیت می کنند. در این زمان، فرآیند تصفیه املاک و مستغلات با انحلال دارایی های بانک ورشکسته که شامل شرکت ها و املاک متعلق به آن بانک می شود، به صورت خودکار انجام می شود. توجه داشته باشید که این نکته برای بانک های دولتی نیز صادق است.
رقابت جای خود را به نفس کشیدن می دهد
چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان، مشکلات سیستم بانکی کشور را می توان به بانکداری خصوصی تقلیل داد، اما مشارکت موثر بخش خصوصی در بانکداری فواید بسیاری داشته است. شاید مهمترین مزیت وجود بخش خصوصی در بخش بانکی نوعی شفافیت باشد که گاه حساسیت هایی را نسبت به عملکرد این صنعت ایجاد می کند. چرا که بانک های خصوصی باید ترازنامه و اطلاعات بانکی خود را منتشر کنند و مدیران آنها نیز هر سال برای سهامداران توضیح دهند. از سوی دیگر حضور بخش خصوصی در این صنعت نوعی رقابت بین بانک ها در ارائه خدمات ایجاد می کند. از سوی دیگر فعالیت شرکت های دولتی در سایر حوزه ها چندان بی نقص نیست و در ایران هم اکنون توصیه می کنیم که حل مشکلات بانکی کشور به بانکداری خصوصی و بانکداری دولتی منتقل شود.
به عنوان مثال بررسی صورت های مالی شرکت های دولتی در 5 سال اخیر نشان می دهد که در بین شرکت های دولتی دو بانک دولتی با بیشترین نیروی انسانی وجود دارد و نام دو بانک دولتی نیز در این میان است. 10 بانک بزرگترین شرکت ها از نظر تعداد کارمندان از سوی دیگر، با توجه به حجم دارایی های ترازنامه بانک، از هر 10 شرکت بزرگ دولتی 7 شرکت بانک دولتی هستند که مجموع دارایی های آنها از 2 میلیون و 400 میلیون تومان فراتر رفته است. اگرچه نام این بانک ها در فهرست 10 شرکت برتر دولتی از نظر سودآوری دیده نمی شود، اما نام دو بانک دولتی نیز در فهرست 10 بانک زیان ده – ایجاد شرکت های دولتی به چشم می خورد.
در عین حال پادزهری برای نظام بانکی کشور برای برخورد با بخش خصوصی اعمال می شود، اما عملکرد بخش دولتی و میزان پاسخگویی آن ها راضی کننده نیست. جالب است که برخی از بانک های خصوصی کشور متعلق به موسسات غیردولتی هستند و با زیر سوال بردن فعالیت بخش خصوصی در حوزه بانکی، فعالیت نهادهای دولتی در بانکداری را نیز زیر سوال می بریم. نکته ای که زیاد در مورد آن صحبت نمی شود.