ایوان و گوران، دانشجویان رشته مالی و پیانو، و دو رقصنده دیگر، داو و نوح، باتوم داستان را بر عهده می گیرند. همچنین، فیودور با تیمو، یک بستهبندی گوشت و احتمالاً گیاهخوار و منطقدان، که مخالف کشتار حیوانات است، اما از مجازات اعدام برای تیراندازیهای دستهجمعی حمایت میکند، برخورد بدی دارد. هنرمندان و دیگران درگیر هستند.
یک نمودار جریان برای ردیابی همه روابط همپوشانی، تغییرات شغلی و قومیتها در اینجا مفید خواهد بود. برخی لباس مجلسی، برخی شهرستانی، و برخی در میان. باز هم فرصت و خودسری حرفه ای – چه کسی می تواند هنر بسازد؟ چه کسی باید خندق حفر کند؟ – واضح و آشکار فئودور حساسیت یک مجسمه ساز را به قطعات گوشت گاو می آورد. با سوسو زدن درخشان یک ایمیل، ایوان از نیویورک شکسته به آینده ای بی پایان می رود.
شخصیتهای زن بهطور فزایندهای حاشیهای میشوند، اگرچه دو نفر به سختی از راه میرسند: فاطمه، رقصنده دیگر، درگیر کار جانبی باریستا میشود و از بارداری ناخواسته رنج میبرد. و بی، یکی از همسایگان نوح، توسط پدرش که پرورش دهنده ماهیان خاویاری بود مورد آزار و اذیت قرار گرفت و “سینه او را به سختی نیشگون گرفت و صدایی شبیه غاز در آورد.”
او به کودکان فقیر شنا یاد می دهد و اوقات فراغت خود را صرف کندن انگشتان خود از تخته فیبر می کند. به نظر می رسد قدیمی تر از دانش آموزان مختلف از کتاب دیگری بازدید می کنند. (برخورد او با اثر انگشت خونین در زمین بازی به من لرزید که از داستان کوتاه کلاسیک ترومن کاپوتی میریام گرفتم.)
همانطور که از عنوان پیداست، گذشته آمریکایی مملو از نیهیلیسم است: این احساس که جامعه به پایان خود نزدیک می شود. بیماران آسایشگاهی درگیر انقراض لاک پشت ها و گونه های دیگر هستند. درختان زبان گنجشک شهر آیووا که برای جایگزینی نارون های قطع شده توسط بیماری نارون در هلند کاشته شده اند، اکنون به نوبه خود در حال مرگ هستند. بزرگسالان جوانی که در یک اقتصاد عالی دست و پنجه نرم میکنند و به خاطر گناه وامهای دانشجویی یا صندوقهای امانی سنگین شدهاند، رویای دانشکده حقوق را میبینند. برای گوران، پول “در بادهای بزرگ مانند گرد و غبار یا برف، از طرف پدر و مادر و پدربزرگ و مادربزرگ شناور است.” برای فاطمه «مثل حیوانی است، بی ثبات و بی قرار، آماده دویدن یا گاز گرفتن».